پيامبران الهى وقتى به سوى ملتى مبعوث مىشدند شرايط زمانى، مكانى و سطح علمى مردم را در نظر مىگرفتند و مطالب را درخور فهم آنان بيان مىكردند؛ حتى معجزه انبياء متناسب با علوم پيشرفته زمان خودشان بود تا فرزانگان مردم زودتر و بهتر معجزه ها را درك كنند و ايمان آورند؛ يعنى هر پيامبرى به خارق عادتى، از نوع پيشرفتهترين علوم زمان خويش، مجهز بود تا ارتباط او با فراطبيعت روشنتر گردد و دانشمندان عصر در برابر آن خضوع و به حقانيت آن اعتراف كنند. از امام رضا(ع) پرسيدند: چرا هر پيامبرى نوعى از معجزه ها را داشت؟ فرمود:
«در عصر موسى سحر غالب بود و موسى عملى انجام داد كه همه ساحران در برابر آن عاجز ماندند. در زمان مسيح و محيط دعوت او، پزشكان مهارت فوق العادهاى در معالجه بيماران داشتند، عيسى با درمان بيماران غير قابل علاج، بدون استفاده از وسايل مادى، حقانيت خود را به ثبوت رساند.
در عصر پيامبر اسلام(ص) غالب بر اهل زمان ادبيات (خطبهها، كلام و شعر) بود و پيامبر(ص) از طرف خدا مواعظ و حكمتهايى آورد كه سخنان آنان را باطل كرد و حجت بر آن ها تمام شد» (كليني، كافى، ج1، ص5ـ4؛ مجلسى;، همان، ج5، ص 19 و ج 17، ص 210؛ مكارم شيرازى، تفسير نمونه، ج 2، ص 418).
معناى اين حديث اين نيست كه قرآن كريم فقط از جهت فصاحت و بلاغت معجزه است؛ بلكه از آن جا كه معجزهاى جاويدان و براى همه زمان و مكانها و مردم تا قيامت است، ابعاد اعجاز آن متنوع است و براى هر مردمى جنبهاى از اعجاز آن درخشش دارد.
:: موضوعات مرتبط:
دین و زندگی 11 ,
,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0